صلاح الدین ایوبی
مدرسه حفظ بندرکنگ

نسب صلاح الدین ایوبی  ومحل تولد و سکونت ایشان

   بیشتر مسلمانان و غیر مسلمانان که کمترین شناخت نسبت به تاریخ داشته باشند صلاح الدین ایوبی را به خاطر شهرت وی در جنگ های صلیبی می شناسند اما ممکن است کمتر کسی باشد که نام اصلی ایشان را بداند نام وی یوسف بن ایوب بن شادی می باشد     ( ابوالمظفر) معروف و ملقب به ملک الناصر. خانواده وی از اشراف کُردی بودند که در شهر دوین ( واقع در آخرین  نقاط جغرافیای آذربایجان) سکونت داشتند و همچنین خانواده ایشان از سرشناس ترین خاندان روادیه از قبیله هذانیه بودند که این خانواده در سال 532 هجری /1137 میلادی . به تکریت مهاجرت کردند و در قلعه ای ساکن شدند و صلاح الدین در همان قلعه در شهر تکریت ( واقع در عراق) به دنیا آمد .

بزرگ شدن صلاح الدین و کسب علم و دانش و کسب مهارت در جنگ   

    از آنجایی که پدر صلاح الدین ، ایوب و عموی ایشان شیر کوه روابط خوبی با عمادالدین زنگی داشتن . بعد از استیلا زنگیان در سال 534 هجری بر  شهر بعلبک ( از شهرهای دمشق ) عماد الدین زنگی پدر و عموی ایشان را به عنوان والی خود بر این شهر منسوب کرد . و صلاح الدین نیز به همراه آنها به دمشق رفت و در آنجا توانست از علمای بزرگ دمشق کسب علم کند. در این سال ها شهر های اطراف دمشق مورد تهاجم صلیبیان قرار می گرفت صلاح الدین نیز این مسئله را به خوبی درک می کرد و همین باعث بوجود آمدن جرقه ایی در ایشان شد تا بتواند در آینده صلیبیان را تار و مار کند. از آنجایی که عموی صلاح الدین شیر کوه فردی جنگ جو بود به صلاح الدین فنون جنگ را نیز آموزش داد .

نخستین حضور صلاح الدین در میدان نبرد

    در سال 599 هجری در حمله ای که به مصر انجام گرفت و  فرماندهی آن حمله بر عهده شیر کوه بود ، شیر کوه صلاح الدین را نیز به همراه خود برد که بعد از فتح مصر توسط شیر کوه ، وی بعنوان حاکم مصر منسوب شد و صلاح الدین نیز بعنوان وزیر او منسوب شد .

از بین رفتن حکومت و سلسله فاطمیان

   زمانی که شیر کوه و صلاح الدین در مصر بودند ، مصر در زیر نظر مستقیم فاطمیان قرار داشت . دیری از حکومت شیر کوه بر مصر نگذشت که ایشان وفات یافت و صلاح الدین بعنوان جانشین او به عنوان حاکم مصر منسوب شد . در آن زمان حکومت فاطمیان در دست العاضد الدین الله بود که در سال 567 هجری به سبب مریضی وفات یافت . در اینجا بود که صلاح الدین حکومت مصر را در دست گرفت و از فرصت استفاده کرد و شیوه خواندن خطبه را از آن زمان که در حکومت فاطمیان خوانده می شد تغییر داده و به عقیده اهل سنت و جماعت خطبه ایراد کرد و در همین جا بود که حکومت فاطمیان به پایان رسید، در آن زمان صلاح الدین هنوز از نورالدین زنگی ( فرزند عمادالدین ) پیروی می کرد ، تا اینکه در سال 569 هجری نورالدین محمد زنگی وفات یافت و در اینجا بود که سلسه ایوبیان آغاز گشت .

خط مشی و عقیده سلسه ایوبیان

   بعد از فرو پاشی حکومت فاطمیان و گمراهی که در آن زمان سرزمین مصر را فرا گرفته بود، صلاح الدین راه و روش نورالدین زنگی در حکومت را پیش گرفت، در جامعه عدالت را بر قرار نمود و در حکومت راه و روش خلفاء راشدین بنا بر عقیده اهل سنت و جماعت را بعنوان خط مشی خود انتخاب نمود . همچنین با مذهب اسماعیلیه جنگ کرد و سرزمین مصر را از بدعت ها پاک نمود و افرادی که بعد از صلاح الدین در سلسه ایوبیان به حکومت رسیدند این کار را ادامه دادند  صلاح الدین برای اینکه بدعت ها از جامعه پاک شود و عقیده اهل سنت و جماعت در مصر و اطراف آن توسعه پیدا کند تلاش های زیادی انجام داد که از جمله آنها در سال 572 هجری بعد از تمکن کامل بر مصر کار های فرهنگی به شرح زیر انجام داد :

1. بنا مدرسه صلاحیه در کنار قبر امام شافعی رحمة الله عیله که مدیریت آن مدرسه را به شیخ خبوشانی سپرد . که مدرسه بسیار بزرگ و مجهزی بود

2. مدرسه شهر حسینی که در قاهره بنا نهاد و مدیریت آن را به فقیه البهاء الدمشقی سپرد تا اینکه مردم را به عقیده صحیح راهنمایی کنند و باقیمانده بدعت های فاطمیان را از بین ببرند .

3. از جمله مدارسی که در این زمان بنا شد مدرسه فاضلیه بود که آن را مخصوص پیروان شافعیه و مالکیه قرار داد  که کتب بسیاری در آنجا بود.

4. و مدارس دیگر از جمله دارالحدیث الکاملیه در قاهره و همچنین مدرسه های بزرگ و مجهز دیگر .

صلاح الدین در عرصه پادشاهی و کشور داری

   از آنجایی که مردم شام صلاح الدین را مردی بسیار عادل دیده بودند و همچنین این مسئله که بر عقیده اهل سنت بودند باعث شد که او را به شهر های خود فراخواندند و ایشان در سال 570 هجری به دمشق رفت و با استقبال با شکوه مردم آنجا رو به رو شد و این مسئله به دیگر شهر مانند بعلبک و حماه و حمص و حلب نیز کشیده شد و تمام این سرزمین ها زیر نظر صلاح الدین قرار گرفت . در این زمان از آنجایی که صلیبیان موقعیت خود را به شدت در خطر می دیدند افرادی را برای ترور صلاح الدین به شهر حلب فرستادند که این افراد در نزدیکی خیمه صلاح الدین دستگیر شدند و نتوانستند عملیات ترور را به پایان برسانند . بعد از وارد شدن سرزمین های شام به زیر حکومت ایوبیان ، صلاح الدین در سال 581 هجری به موصل رفت و در آنجا با عزالدین مسعود که حاکم موصل بود پیمانی بست تا اینکه موصل زیر حکومت عزالدین مسعود باقی بماند و جزئی از قلمرو ایوبیان باشد . صلاح الدین تا زمان وفات عزالدین این پیمان را تغییر نداد و با وفات عزالدین مسعود صلاح الدین توانست جبهه اسلامی را یکپارچه کند و در این زمان او به عنوان قوی ترین حاکم مسلمان منطقه شناخته شد و حال تصمیم گرفت به هدف های بزرگتر خود یعنی آزاد سازی قدس و سرزمین های فلسطین و دیگر سرزمین های اسلامی به بپردازد .

حملات صلیبیان بر صلاح الدین و قصد براندازی حکومت ایوبیان و اولین نبرد صلاح الدین با صلیبیان

   سال های 570 تا 572 هجری زمانی بود که صلیبیان با غارت هایی که در شهر های حما و حمص و غیره انجام می دادند قصد فرو پاشی این سلسله را داشتند که موفق به انجام این کار نشدند تا اینکه در سال 572 هجری که صلاح الدین به مصر آمد خواست به همراه بیست هزار سرباز در جمادالاول سال 573 هجری به صلیبیان در جنوب فلسطین حمله کند که بعد از رسیدن سپاه صلاح الدین به آنجا صلیبیان متفرق شدند در این هنگام که سپاهیان مشغول جمع کردن غنایم بودند سپاه صلیبی که در کمین بود به آنها حمله کرد و صلاح الدین در این جنگ یعنی جنگ رمله متحمل شکست شد و بازگشت . بعد از این واقعه صلاح الدین در سال های بعد شروع به تشکیلات اداری و نظامی منسجم کرد و این شکست درس های بزرگی به او داد و بخاطر همین در روز 2 ربیع لااول 582 به دمشق آمد و تمام سرزمین های خود را برای آزاد سازی قدس  و تار و مار کردن صلیبیان سازماندهی کرد .

  جنگ حطین

 

    در سال 582 هجری در جمادی الآخر بلدوین پنجم پادشاه صلیبیان فوت کرد . در همین هنگام نیز صلاح الدین بعد از مشوره با بزرگان در محرم 583 هجری از دمشق به قصد جنگ با صلیبیان جنوب فلسطین خارج شد تا اینکه در صبح جمعه 24ربیع الآخر 583 هجری جنگ آغاز شد و در روز شنبه لشکر صلیبیان توسط سپاه اسلام که در شب محاصره شده بود شکست خورد .

 

کلید فتح بیت المقدس

 

    پیروزی در  جنگ حطین راهی بود برای آزاد سازی فلسطین ، چون با این پیروزی راه آزاد سازی بیت المقدس و دیگر سرزمین های فلسطین باز می شد.

 

 صلاح الدین و فتح بيت المقدس

 

    بعد از پیروزی در جنگ حطین صلاح الدین تمام نیروهای خود را که در طول این سال ها  برای انتشار توحید در سرزمین های اسلامی فرستاده بود به جنوب فلسطین فرا خواند . در این هنگام تعداد سربازان صلیبی که فقط در قدس بودند بیش از 60 هزار نفر بود . این جنگ در صبحگاه 21 رجب 583 هجری / 26 سبتامبر 1187 میلادی آغاز شد و صلیبیان در داخل شهر متحصن بودند و درگیریهایی پیش آمد این درگیریها ادامه داشت تا 29 سبتامبر که سپاه اسلام توانست بر قسمتی از شهر تسلط پیدا کند و پرچم خود را بر فراز آنجا نصب نماید . در اینجا بود که صلیبیان یقین کردند شکست خواهند خورد ، فرستادگانی برای صلح و تسلیم قدس فرستادند اما صلاح الدین این را قبول نکرد و گفت : شما را رها نمی کنم تا اینکه با شما همان کاری را بکنم که با مردم مسلمان این شهر در سال 491 کردید ( صلیبیان در آن سال هنگام ورود به شهر قدس تعداد بسیار زیادی از مسلمانان این شهر را از دم تیغ گذرانده بودند ) بعد از این صلیبیان دوباره به مشوره نشستند و تصمیم بر این شد که فردی به نام بالیان دی ابلین را به سوی صلاح الدین بفرستند و در مقابل تسلیم شهر قدس به آنها اجازه داده شود سالم با دادن فدیه از شهر خارج شوند و صلاح الدین نیز این را قبول کرده و در روز جمعه 27 رجب 583 هجری / 12 اکتبر 1187 میلادی شهر قدس تسلیم صلاح الدین شد ب اشروط مشخص ، بعد از آن صلاح الدین بر هر یک از در های شهر امیری مقرر کرد تا در مقابل دریافت فدیه اجازه دهند صلیبیان از شهر خارج شوند گروهی از آنها نیز با دادن فدیه در همان جا ماندن. بعد از آن صلاح الدین دستور داد آثار به جا مانده از صلیب که در بیت المقدس بود دور انداخته شود و همچنین بعضی از قسمتهای مسجد که در غیر محل خود استفاده شده بود ( بعضی از قسمت مسجد بعنوان انبار غلات و قسمت دیگر بعنوان محل نگه داری اسب ها شده بود ) نوسازی شود .

 

 اولین نماز جمعه و شروع برخی از اصلاحیات

 

    اولین نماز جمعه دو هفته بعد از فتح بیت المقدس در آنجا برپا شد و صلاح الدین همان اعمالی را که در مصر انجام داد در اینجا نیز شروع کرد و مدارسی برای ترویج و علوم اسلامی بنا نهاد .

 

 دومین فتح بیت المقدس و انتظار حال و حاضر مسجد الاقصی

 

    در ابتدا فتح بیت المقدس توسط خلیفه راشد مسلمین عمربن خطاب رضی الله عنه در سال 15 هجری صورت گرفت و بار دیگر در قرن 6 هجری این فتح توسط سلطان صلاح الدین ایوبی تکرار گشت و الان نیز بیت المقدس و سرزمین فلسطین در انتظار عمر و صلاح الدین های دیگر این امت هستند تا بار دیگر مسجد الاقصی را  به آغوش مسلمین باز گردانند.

 

بازگشت صلاح الدین به دمشق

 

    بعد از انجام نبرد هایی صلاح الدین بار دیگر در ربیع الاول  سال 584 هجری به دمشق بازگشت ، و بقیه عمر خود را در دمشق گذراند.

 

صلاح الدین در بستر مریضی و وفات

 

    بعد از سکونت صلاح الدین در دمشق و ادراه سرزمین ها و گسترش عدل و داد در جامعه سرانجام ایشان در شبانگاه شنبه 16 صفر 589 هجری دچار  کسالت و ضعف شدند و سردرد بسیار شدیدی به ایشان دست داد . اما این مسئله با مشورت بزرگان شهر از دید مردم پنهان ماند . تا اینکه 4 روز بعد از این مسئله حال ایشان بسیار وخیم گشت معروف است که می گویند ایشان به استمرار لفظ (( سبحان الله )) بر زبانشان جاری بود و این را تکرار می کردند . تا اینکه خبر به گوش مردم رسید و همه در محل خوابگاه ایشان جمع شده بودند . در روز دهم از مریضی ایشان بخاطر معالجتی که انجام شد مریضی ایشان کمی بهبود یافت و مردم از این خبر بسیار خوشحال شدند .

 

   تا اینکه ایشان وقتی 18 روز از مریضی شان می گذشت در ساعات اولیه چهار شنبه 27 صفر سال 589 هجری مریضیشان دوباره شدت پیدا کرد و بسیار ضعیف شدند که در آن هنگام بزرگان و علمای زیادی در نزد ایشان حاضر بودند و ایشان با حال وخیمی از هوش رفتن . شیخ ابو جعفر می گوید : من در نزد وی قرآن تلاوت می کردم تا اینکه به آیه ( هوالله لا اله الا هو علم الغیب و الشهادة) "22حشر" رسیدم متوجه شدم که صلاح الدین می گوید صحیح است ، صحیح است .

 

و ایشان در روز چهار شنبه 27 سفر 589 هجری بعد از نماز صبح وفات یافتند.    

 

   قاضی بن شداد می گوید: " به خدا قسم از مردم شنیدم که می گویند حاضر هستیم جان خود را فدای او کنیم و او زنده بماند، چون او بود که ما را عزت بخشید و می گوید : در مورد خودم و دیگران این را می دانم که اگر می شد جانمان را فدای او بکنیم ، ما جانمان را فدای او می کردیم "

 

      و بعد از نماز ظهر آن روز مشغول غسل و تکفین او شدند و فردی بنام الدَّولعی الفقیه او را غسل داد و در نزدیکی های نماز عصر نیز به خاک سپرده شد .

 

      می گویند: شمشیر وی نیز به دستور قاضی فاضل یکی از بزرگان به همراه جسدش به خاک سپرده شد ، استدلال به اینکه با تکیه بر آن وارد بهشت شود چون بر دشمنان خود به وسیله آن غالب شد .

 

   خواب بشارت دهنده : ابوشامه در کتاب الروضتین می آورد که : در بعضی کتب این را یافتم که : " شخصی در شب وفات سلطان صلاح الدین خواب دید که به وی گفته می شود : یقیناً در این شب یوسف از زندان خارج شد " و همچنین در روایتی از رسول الله صلی عیله وسلم  وارد شده که : ( الدنیا سجن المومن و جنة الکافر) . دنیا زندان فرد مومن و بهشت کافر است. و می گوید که خارج شدن یوسف بن ایوب –رحمه الله علیه- از این دنیا چیز دیگری جز آزادی از زندان نبود و در بهشت برای وی فتح شد و این آخرین چیزی بود که ایشان آرزوی فتح آن را داشت 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 199
بازدید کل : 8495
تعداد مطالب : 28
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1